خانه
عناوین مطالب
تماس با من
.......
.......
جدیدترین یادداشتها
همه
بوی دانه های تلخ قهوه است
موهای تو ..
اصلا تو خورشید پشت ابر
کعبه ام مهر تو است
بوی دریا گرفته است ..
سالها در دل تو بودن
بی شک خدا هنگام خلقتت
دستان تو لمس مهربانی است
من در تو رشد کرده ام
کــاش کــه آغوشت . آخــــرِ دنیــا باشد
چایی اش مثل همیشه سرد شده بود
قبول کرده بودم که دنیای من
تو آمده بودی که فقط از دل ما رد بشـــوی
مــرا به جــز آغوشِ تو جــایِ گــریه نیست
گـــرفته ام سخت اندوه خویــش را
نشستـــه ام بر مــزار آرزوهــایم
گاهی خیال میکنم در آغوش توام
بــی مهــر تو من
چــه سفرهایــی که با خیالت کــرده ام
بعــد از تو دیگــر
آشفته تــر از خاطر گیسوی توام
افتاده ردپایِ مهربانی ات
جا مانده از کوچ پرستــویِ خیــالـــم
جا مانده از کوچ پرستــویِ خیــالـــم
جا مانده از کوچ پرستــویِ خیــالـــم
#دکلمه حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به هم
تو انتهـــای همان داستــانی که....
اگرت با من دیوانه نبودت مهری؟؟
در #طُ گم است دیر سالی ...
جایِ خالیِ #طُ را آویخته ام به دیوارِ خــانه ام
#دکلمه : نیمی از جان مرا بردی، محبت داشتی
افتـــادم زمین دیدم به سویم می دوی
نگاه میکنم آسمان را دریا و ستارگان را
من و این انسداد شریان هایِ زندگی بی تو
تو چون پرستویی و...
به رسم مهربانی ات که آموخته ام زتو
مــرا ویـــرانه کردی خودت دیــوانه رفتی
یک شهر به شوق دیدنت شکوفه کرده است
جــز منِ مجنون
آمار : 8071 بازدید
Powered by Blogsky
تو آمده بودی که فقط از دل ما رد بشـــوی
تو آمده بودی که فقط
از دل ما رد بشـــوی
#سردار
سعید
شنبه 1 آبانماه سال 1400 ساعت 12:10
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر